ضرب و جرح و موارد قانونی آن
ضرب و جرح و مصادیق آن در قانون مجازات اسلامی تعاریف مشخصی دارد که در مواردی شامل قصاص نیز می شود. ضرب در معنای لغوی به معنی زدن است، اما از حیث حقوقی به معنی صدماتی است که در اثر آن از هم گسیختگی ظاهری و جاری شدن خون از بدن نمی شود، با این تعریف کبودی، تورم، خون مردگی، پیچ خوردن مفاصل بدون شکستگی از مصادیق ضرب است. ضرب ممکن است توسط دست و پا یا تمام سنگینی بدن یا یک وسیله خارجی مانند چوب و سنگ وارد شود. ملاک تشخیص ضرب وارد کردن صدمه بدون خونریزی و ظاهری است.
اما جرح در معنای لغوی به معنی وارد کردن زخم است و شامل آسیب هایی است که به سبب آن بافت ها از هم گیسخته شده و با خونریزی ظاهری همراه می شود مثل بریدگیف خراشیدگی و …. گاهاً این جرح ممکن است با شکستن استخوان ها و بریدگی و مانند ان باشد.
عمدی بودن یا غیر عمدی بودن ضرب و جرح از صدور حکم حبس و دیه برای مرتکب جلوگیری نمی کند. البته پس از تشخیص پزشکی قانونی و گزارشات این نهاد حکم مقتضی برای متهم صادر می شود.
ضرب و جرح در قانون
مطابق ماده 614 قانون مجازات اسلامی اگر کسی به عمد اقدام به ضرب و جرح دیگری نماید به طوری که در نتیجه این ضرب و جرح فرد دچار نقص عضو، شکستگی یا از کار افتادگی اعضای بدن، خواه به صورت مقطعی یا دائمی، مرتکب جرم ضرب و جرح عمدی شده است. در قوانین اسلامی مجازات ضرب و جرح عموماً قصاص است البته در صورت امکان. در شرایطی که قصاص ممکن نباشد و همچنین در صورتی که عمل مجرمانه وی سبب برهم خوردن نظم و امنیت عمومی جامعه و ایجاد رعب و وحشت شده باشد، مرتکب به 2 الی 5 سال حبس محکوم می شود. همچنین در صورتی که شاکی درخواست کند مرتکب ملزم به پرداخت دیه نیز می شود.
جرم ضرب و جرح عمدی
ضرب و جرح عمدی تنها به قصد و نیت متهم محدود می شود. البته هرگاه فردی چه با قصد سوء و چه سهواً ضربه ای به دیگری وارد کند که موجب قطع عضو یا جراحت او شود، اقدام وی در زمره جرم ضرب و جرح عمدی قرار می گیرد.
جرم ضرب و جرح عمدی از آن دسته از جرائمی است که جنبه عمومی دارد، به این معنی که با رضایت شاکی خصوصی روند رسیدگی به آن متوقف نمی شود. چرا که ضارب علاوه بر آسیب روحی و جسمی به مضروب، فضای روانی جامعه را نیز در معرض آسیب قرار می دهد. دقیقاً به همین ذلیل است که با رضایت شاکی جنبه عمومی مجازات جرم همچنان پابرجاست. البته در فصل دوم قانون مجازات اسلامی امکان تخفیف یا تبدیل مجازات نیز برای متهم فراهم شده است.
ایراد ضرب و جرح عمدی به چه معناست؟
جرمی مانند ضرب و جرح تمامیت جسمانی یک شخص را خدشه دار کرده و به همین دلیل از جمله جرائم علیه اشخاص است. از جمله دلایل بروز آن می توان به خصوصیات فردی و محیطی، قومی و فرهنگی و دیگر عوامل اشاره کرد. همچنین وقوع این حادثه بر مضروب و اطرافیان و بعضاً جامعه تنیز آسیب های مختلفی به جای می گذارد.
ایراد ضرب و جرح عمدی ومجازات آن
فارغ از اینکه شخصی به عمد یا سهو به دیگری ضربه ای وارد کند که در نتیجه آن شخص دچار قطع عضو یا جرح شود، به هر روی عمل وی عمدی محسوب می شود.
اگر قطع عضو یا جرح عمدی بوده باشد مضروب می تواند در صورت اثبات مجرمیت متهم در دادگاه تقاضای قصاص کند. نکته قابل توجه این است که باید در قصاص تساوی بین اعضا برقرار باشد، به این معنی که اگر کسی پای راست دیگری را شکسته است به درخواست مصدوم پای راست ضارب نیز شکسته شود. این شرایط در قطع عضو نیز به قوت خود باقیست، یعنی قطع عضو طرف چپ با قطع همان عضو در سمت چپ ضارب همراه خواهد بود. البته در مورد دست و پا استثنائاتی نیز وجود دارد، به طوری که اگر مجرم دست راست نداشته باشد به جای آن دست چپ او و در صورتی که دست چپ نیز نداشته باشد به جای دست پای او برای قصاص قطع می شود. قابل توجه است که این قواعد در مورد سایر اعضاء مانند گوش و چشم و … تسری پیدا نمی کند.
تساوی بین محل اعضا تنها معیار در قصاص نیست، همچنین عضو باید از نظر سلامت و اصل بودن هم با یک دیگر برابر باشند. از این رو در هنگام قصاص رعایت تساوی ممکن نباشد (مانند سوختگی عمیق) یا در مورد شکستن استخوانهایی که ممکن است به دلیل صدمات بیش از حد وارده سبب مرگ مجرم شود. در این موارد به جای قصاص از مجرم دیه گرفته می شود.
اگر شروط تساوی و سلامت و همینطور اصلی بودن و محل عضو وجود نداشته باشد و یا اگر قصاص سبب مرگ مجرم شود قصاص از دستور کار خارج و تبدیل به پرداخت دیه می شود.
حال اگر اجرای حکم قصاص قطعی شده باشد شرط اصلی انجام آن این است که اندازه
آن نباید بیشتر از اندازه صدمه وارده به مضروب باشد. برای رعایت این شرط جراحت وارده به دقت اندازه گیری می شود.
در شرایط زیر ضارب به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد :
1.صدمه وارده منتج به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع مصدوم شود.
2.در نتیجه صدمه وارده عضوی از مضدوم شکسته یا از کار افتاده شود.
3.اقدام مجرم توسط قاضی باعث اختلال در نظم و امنیت عمومی و یا موجب گستاخ شدن دیگران شناخته شود.
4.مصدوم در اثر صدمه وارده عقل خود را از دست بدهد.
قابل توجه است که اگر صدمات وارده آسیب های فوق الذکر را در پی نداشته باشد، اما مجرم از اسلحه یا چاقو و مانند آن در ایراد آسیب استفاده کرده باشد به دست کم سه ماه تا یک سال حبس محکوم می شود.
بسته به نوع آسیبی که از طریق ضرب به بدن مضروب وارد شده است برای مجرم مجازات دیه یا ارش یا تعزیر در نظر گرفته می شود. اگر به واسطه آسیبی که به بدن وارد شده است کبودی ایجاد شده باشد شخص می تواند به موجب ماده 714 و 777 قانون مجازات اسلامی تقاضای مطالبه دیه کند. ماده 714 قانون در مورد تعیین میزان دیه کبودی مقرر کرده است که دیه کبودی صورت معادل سه هزارم دیه کامل است. صدماتی که موجب سیاه شدن پوست صورت می شود دیه آن شش هزارم و کبود شدن آن سه هزارم، همینطور سرخ شدن صورت یک و نیم هزارم دیه کامل است. همچنین تغییر رنگ پوست سایر اعضای اعضای بدن هم نصف موارد بالاست.
به موجب ماده 744 قانون کبودی سایر اعضای بدن جز ناحیه صورت، میزان دیه پرداختی این گونه مقرر شده است که مقدار آن یک و نیم هزارم دیه کامل است اما این میزان دیه برای کبودی بدن بر اساس اینکه در کدام قسمت از بدن اتفاق واقع شده است و چقدر در دید است، تفاوت می کند.
منازعه دسته جمعی
اگر نزاع دسته جمعی و گروهی باشد در صورتی که منجر به نقص عضو شود تمامی شرکت کنندگان به حبس از شش ماه تا سه سال و اگر منازعه به ضرب و جرح منتهی نشود به حبس از سه ماه تا یک سال مجکوم می شوند.
جرم ضرب و جرح در حقوق کیفری
امنیت و انسجام جامعه در گروی تعامل سالم افراد آن با یکدیگر است، و نقطه مقابل این امنیت تقابل و عناد است. به همین دلیل اخلال در نظم و امنیت عمومی جامعه در قانون جرم انگاری شده است و برای مرتکبین به آن مجازاتی بسته به نوع و شدت و شرایط وقوع جرم تعیین کرده است.
از آنجا که منازعه و ضرب و شتم از رفتارهایی است که امنیت اجتماعی را در معرض تهدید قرار می دهد، قانون برای آن ضمانت اجرایی کیفری در نظر گرفته است. البته قوانین کیفری در قبال جرم ضرب و شتم رویکرد ثابتی ندارد، اما بعد از تغییرات متعددی در نهایت سال 57 این رفتار جرم انگاری شد. البته تحقق این جرم وابسته به وقوع منازعه و درگیری و ضربه بین طرفین است.
دفاع مشروع و شرایط آن
ضرب و جرح در مواردی ممکن است در دفاع از جان، مال و ناموس فرد یا شخص ثالثی باشد. ضرب و جرح در صورتی می تواند می تواند در دسته دفاع مشروع قرار گیرد که واجد شرایط زیر باشد :
- دفاع باید با خطر متناسب باشد و فراتر از آن نباشد.
- مددخواهی و حضور مأمورین قانون در موقعیت بدون اتلاف وقت ممکن نباشد و یا حتی حضور مأمورین در صحنه خطر را تشدید کند.
- شخص ثالثی که در دفاع از او ضرب و جرح رخ داده است، خود توان دفاع را نداشته باشد.
رسیدگی به نزاع منجر به ضرب و جرح
یک پرونده نزاع منجر به ضرب و جرح از وقوع تا صدور حکم دادگاه سیر زیر را طی می کند :
- آغاز نزاع
- شروع تحقیقات از طرف کلانتری
- ارائه و دریافت اظهارات شاهد موضوع
- ارائه و دریافت اظهارات متهم در کلانتری
- تهیه گزارش در پزشکی قانونی
- بررسی و رسیدگی به اسناد و مدارک در مراجع قانونی مانند دادگاه و دادسرا
- استماع اظهارات متهم در دادگاه
- صدور رأی دادگاه
اثبات ضرب و جرح
اثبات ضرب و جرح در موارد مختلف متفاوت است.همواره مرحله اول اثبات جرم اقرار است. البته تشخیص این موضوع میتواند در تخصص پزشکی قانونی و تشخیص قاضی نیز باشد، بنابراین علم قاضی نیز در اثبات این جرم تأثیرگذار است. وجود شاهد و استماع روایت وی از حادثه نیز از دیگر راه های اثبات جرم ضرب و جرح است. از دیگر راه کارهای اثبات این جرم اجرای قسامه است. گفتنی است که علم قاضی بسته به نوع ضرب و جرح و جزئیات پرونده متفاوت است.
ضرب و جرح در چه صورتی عمدی محسوب می شود؟
1.فرد با قصد و نیت دست به این عمل زده باشد.
2.شخص نیت انجام جنایت را دارد اما انتظار نتیجه حاصل شده را نداشته است.
3.ضارب قصد انجام عمل را نداشته و انتظار واقعه پیش آمده را نداشته اما مضروب به دلیل شرایط خاص جسمانی و سلامتی آسیب می بیند و ضارب از ضعف وی آگاه است.
4.فرد نیت انجام جنایت را دارد اما شخص خاصی را در نظر نگرفته است.
ضرب و جرح همسر
اگر مردی همسر خود را ضرب و جرح کند و طی آن زوجه را در عسر و حرج قرار گیرد، زوجه می تواند از او تمکین نکند و تقاضای طلاق کند. حال اگر زوجه اقدام به ضرب و جرح شوهر خود کند مرد می تواند با اثبات و الزام تمکین وی به دادگاه مراجعه و نفقه وی را قطع کند.
پرونده ضرب و جرح عمدی
قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 مقرر کرده است که هر کسی که عمداً به دیگری ضرب و جرح وارد کند به طوری که به سبب آن عضوی یا اعضایی از بدن وی از کار بیفتد و یا قطع شود و موجب نقص یا زوال یکی از حواس یا عقل مجنی علیه شود. اگر اقدام مرتکب منجر به اخلال در نظم و امنیت جامعه یا تجری وی یا دیگران شود و شرایط قصاص وجود نداشته باشد، به دو تا پنج سال حبس محکوم می شود و در صورتی که مضروب درخواست کند محکوم به پرداخت دیه می شود. در صورتی که ضرب و جرح منجر به بروز آسیب های ذکر شده نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد، مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس محکوم می شود. توجه شود که جراحات ساده ای که بدون ضایعاتی که گفته شد در قانون مجازات اسلامی قانونی مستند نشده است، و در این دست پرونده ها با گذشت شاکی قرار منع تعقیب صادر و در غیر این صورت دیه مطالبه می شود.
رسیدگی دادگاه به پرونده ضرب و جرح عمدی
پس از اینکه شکایت ثبت و توسط واحد اجرا به یکی از شعبات کیفری ارجاع و وقت رسیدگی به آن معین شد،جلسه در زمان مقرر تشکیل و شاکی و نماینده دادستان در جلسه حضور می یابند. نماینده دادستان از محضر دادگاه تقاضای مجازات متهم را می کند. متهم می تواند با حضور در دادگاه از خود دفاع کند یا در صورتی که حضور نداشته باشد وکیل خود را فرستاده باشد. دادگاه از شاکی درخواست طرح شکایت کرده و دادگاه برای تعیین ارش برای خونریزی و جرح تعیین وقت نظارت، و ضمن آن اقدام به ارجاع شاکی برای تعیین ارش به پزشکی قانونی می نماید.
تعریف دیه و ارش و را های اثبات آن
1.دیه مقدر مال معینی است که در شرع مقدس به سبب جنایت غیرعمدی بر نفس، عضو یا منفعت یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد مقرر شده است.
2.ارش دیه غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه از نظر نوع و کیفیت جنایت و تأثیر آن بر سلامت مجنی علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه مقدر و با نظر کارشناس میزان آن را معین می کند. مقررات دیه مقدر در خصوص ارش نیز جریان دارد مگر آنکه در این قانون به ترتیب دیگری مقرر شود.
3.در جنایات شبه عمد خطای محض و جنایات عمدی که قصاص در آن مجاز نیست یا امکان ندارد، با درخواست مجنی علیه یا ولی دم امکان مطالبه دیه وجود دارد مگر اینکه به نحو دیگری مصالحه شود.
4.اگر قاتل از ورثه مقتول باشد و قتل عمدی باشد، در صورتی که قتل از نوع شبه عمد یا خطای محض باشد از اموال و دیه مقتول ارث نمی برد. اگر مقتول وارث نداشته باشد مقام رهبری به عنوان وراث است.
ضمانت دیه
1.بر حسب مورد دیه حق شخصی مجنی علیه یا ولی دم است و احکام و آثار مسئولیت مدنی یا ضمانت اجرایی دارد. مرتکب به جز از طریق پرداخت دیه، مصالحه، ابراء و تهاتر بری نمی گردد. از ورثه مقتول به جز بستگان مادری به نسبت سهم الارث از دیه مقتول ارث می برند.
2.اگر دو یا چند نفر مشترکاً مرتکب جنایت موجب دیه شوند بنا بر مورد هریک از شرکاء یا عاقله آنها به طور مساوی مکلف به پرداخت دیه هستند.
کلام آخر
وکیل24 توصیه می کند متقاضیان در تمام پرونده های کیفری از جمله ضرب و جرح از مشاوره یک وکیل با تجربه بهره مند شوید. برای این منظور و در خصوص پاسخ به سوالات و ابهامات در خصوص پرونده های ضرب و جرح و اثبات و حصول نتیجه می توانید با وکلای گروه وکیل24 تماس حاصل کنید.