فریب در ازدواج چیست؟
فریب در ازدواج یا تدلیس در ازدواج به معنی اثبات صفات مورد نظر یا رفع عیوب به صورت جعلی یا دروغین ، یکی از دلایل فروپاشی خانواده ها و تیرگی روابط بین زوجین است. از این نظر توصیه می شود زن و مرد در امر ازدواج صادق باشند چرا که علاوه بر تبعات خانوادگی پیامد های حقوقی و قانونی نیز دارد. حاکم شرع برای جبران خساراتی که حاصل از فریب در ازدواج است، امکانی به نام فسخ نکاح قرار داده است. اغلب مردان به دلیل آشنایی بیشتر با این مفهوم در مواجهه با آن، از حق قانونی خود در این مورد استفاده کرده و نسبت به احقاق حق خود اقدام می کنند. زنان به دلیل عدم آشنایی با این حق خود در مقابل فریب در ازدواج فوراً اقدام به طلاق کرده و از حقوق خود می گذرند چرا که اساساً با این حقوق آشنایی ندارند.
همین امر سبب شده است تا بکوشیم در مقاله فریب در ازدواج به ابعاد مختلف این موضوع پرداخته و جوانب گوناگون آن را بررسی کنیم.
فریب در ازدواج از چه رو مطرح می شود؟
در جوامع امروزی آسیب هایی وجود دارد که هم زن و هم مرد متحمل آن می شوند، اما گاهاً در برخی مسائل ممکن است یکی از این دو جنس هزینه بیشتری برای آن بپردازد. یکی از این موضوعات مسئله فریب در ازدواج است. ازدواج به این دلیل که بنیان خانواده و جامعه را تشکیل می دهد از اهمیت ویژه ای برخوردار است به همین علت همواره زیر ذره بین قانون گذاران بوده است. مفهوم تدلیس در ازدواج نیز به همین سبب مورد توجه است. فریب در ازدواج به اندازه ای حساسیت برانگیز است که عدم صداقت در امر ازدواج مشمول پیگرد قانونی می شود. پیامد های قانونی و حقوقی فریب در ازدواج تحت عنوان تخلف از شرط صفت در قانون مدنی طرح شده است.
ماده 1128 قانون مدنی بیان می کند که هرگاه در یکی از طرفین ازدواج صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد مشخص شود که طرف مذکور فاقد صفت بوده است برای شخص مقابل حق فسخ وجود دارد. چه وصف مذکور در عقد تصریح شده باشد یا عقد اساساً بر آن واقع شده باشد. به این دلیل که فریب در ازدواج از جانب دختران رو به افزایش گذاشته است و همینطور دختران ساده دل زیادی در دام تدلیس در ازدواج گرفتار شده اند، آشنایی با موارد قانونی و راهکار های آن می تواند نجات بخش باشد.
معنای تدلیس
واژه تدلیس از ریشه دلس و دلسه به معنای ظلمت نشأت گرفته است و در اصطلاح به معنی کتمان کردن و انکار کردن است. در متون فقهی و همچنین متون حقوقی معنای تدلیس نزدیک به معنای لغوی آن تعریف شده است ولی در مقیاسی گسترده تر. در این متون می توان مشاهده کرد که تدلیس یعنی یکی از طرفین عقد خود اعمال فریبنده و حقه آمیز انجام دهد، یا با آگاهی او انجام شود، به طوری که به سبب این اعمال کالای مورد معامله یا شخص طرف عقد بدون عیب و نقص و دارای کمال معرفی شود و موجب اغوای طرف دیگر به انعقاد عقد شود. بنا بر این تعریف تدلیس نه فقط به معنی پوشاندن عیب بلکه به معنی اظهار کمال ناموجود نیز تعریف شده است.
در ماده 438 قانون مدنی ایران تدلیس عملیاتی است که مسبب فریب طرف دیگر معامله می شود. در بعضی منابع فقهی اهل سنت و برخی از قوانین کشورهای دیگر در این مورد اصطلاحاتی مانند تلبیس، تغریر و خداع تعبیر شده است. ولی در فقه شیعی و دیگر مذاهب عامه به ویژه حنبلی اصطلاح تدلیس متداول تر است.
ارکان مختلف جرم فریب در ازدواج
رکن یکم ) فریب دهنده واقعیت را پنهان کند و در قالب تصویر غیر واقعی به طرف مقابل اظهار کند.
رکن دوم ) طرف مقابل با نظر به رفتار و عملکرد فریب دهنده فریب بخورد.
رکن سوم ) براساس دروغی که گفته شده عقد ازدواج انجام شود.
موارد فریب در ازدواج از طرف مرد
- جنون ( البته میان جنون دائمی و ادواری وجود دارد )
- خصاء به معنی اخته بودن یا خواجه بودن است و کسی که فاقد بیضه است و به همین علت فاقد قدرت باروری و جماع است.
- عنن حتی اگر یک بار عمل زناشوئی را انجام نداده باشد. نوعی بیماری جنسی در مردان است که به دلیل آن مرد فاقد قدرت نعوظ و آمیزش جنسی می شود.
- مقطوع بودن آلت تناسلی به میزانی که قدرت نزدیکی جنسی را نداشته باشد.
موارد فریب در ازدواج از طرف زن
- جنون ( البته میان جنون دائمی و ادواری وجود دارد )
- قرن استخوان یا گوشت زائدی که در آلت تناسلی زن وجود دارد مانع نزدیکی شود.
- جذام نوعی بیماری پوستی
- برص نوعی بیماری پوستی یا اصطلاحاً پیسی
- افضاء نوعی بیماری زنانه که مجرای حیض و غائط یکی باشد.
- زمین گیری
- نابینایی از هر دو چشم
اگر یک یا چند مورد از موارد بالا در زن یا مرد باشد و همسر وی پیش از عقد از عیب او مطلع نباشد و پس از عقد مطلع شود، همسر می تواند اقدام به فسخ نکاح کند جرا که این مورد مصداقی از فریب در ازدواج است.
انواع شرط صفت در عقد
- صفت در ضمن عقد به صراحت عنوان شود. مثلا خانم دکتر
- معین شود که دختر یا پسر خود را با صفتی که واجد آن نیست معرفی کرده است مثلاً در نامه ها یا پیام های خود را آقای مهندس معرفی کند.
- در مورد صفت مورد نظر هیچ مکالمه و توافقی میان طرفین صورت نگرفته باشد اما عرفاً وجود صفت در فرد مفروض باشد به طوری که اگر فاقد صفت باشد به صراحت بیان نکند قضاوت عرف درباره آن قصد فریب و نیرنگ خواهد بود.
تخلف از شرط صفت و انواع آن
- شخص به دروغ خود را واجد صفتی معرفی کند یا خود را فاقد نقصی را اظهار کند. مثلاً بیماری که خود را سالم اظهار کند.
- شخص دارای نقصی باشد که که بدون اقرار خود نتوان آن را دریافت. مثل عارضه قلبی یا سرطان.
- فرد از علم خود آگاه است و عیب در ظاهر نیز مشخص است و سکوت به معنای کتمان عیب نمی باشد ولی متقاضی ازدواج قصور کرده است و در مورد آن تحقیق نکرده است و به دلیل کوتاهی خود تصوری متضاد واقع نسبت به طرف مقابل برای خویش ساخته باشد.
از موارد بالا مورد اول و دوم که فرد به دروغ خود را واجد صفتی معرفی کند یا عیب ظاهری خود را خلاف واقع نشان دهد یا نسبت به عیب مخفی خود آگاهانه سکوت کرده باشد، مصداق فریب در ازدواج است. به همین سبب در تمامی موارد تخلف از شرط صفت فریب در ازدواج محرز نمی شود. به استناد ماده 1128 اگر فریب در ازدواج حادث شده باشد عقد قابل فسخ است. اگر صفتی در طرف خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد مشخص شود که طرف مذکور فاقد صفت بوده است در حق فسخ برای طرف مقابل شبهه ای وارد نیست.
ضمانت اجرای مدنی فریب در ازدواج
ضمانت اجرایی که برای فریب در ازدواج پیش بینی شده است فسخ نکاح است. به سبب ماده 1128 قانون مدنی مقرر شده است که اگر در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که فاقد صفت است برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در ضمن عقد تصریح شده باشد یا عقد براساس آن واقع شده باشد. بر همین اساس کسی که مورد تدلیس واقع شده و فریب خورده می تواند عقد نکاح را می تواند فسخ کند. اصولاً فسخ نکاح روندی آسان تر از طلاق دارد.
دیگر ضمانت اجرایی مدنی فریب در ازدواج آن است که فرد فریب دهنده در قبال تمام خسارات مادی و معنوی وارده به طرف مقابل مسئول است. به بیان دیگر کسی که دیگری را فریب می دهد باید تمام خسارات که به هر نحوی به طرف مقابل وارد کرده است را جبران کند تا وضعیت فرد به قبل از ورود خسارت نزدیک شود. در این مورد تفاوتی میان زوج، زوجه و شخص ثالث وجود ندارد.
فریب دهنده چه زن باشد چه شوهر و چه شخص ثالث که موجب فریب یکی از طرفین را فراهم کرده است مکلف به پرداخت کلیه خساراتی است که ناشی از فعل و تقصیر اوست. برای مثال اگر شوهر در نتیجه فریب در ازدواج با زنی غیر باکره به جای باکره عقد کند و از حق فسخ خود نخواهد یا نتواند استفاده کند می تواند تفاوت مهر باکره و غیر باکره را به عنوان خسارت از فریب دهنده تقاضا کند و اگر زن آن را پرداخت نکند و فریب دهنده خود آن زن باشد می تواند تفاوت را از مهر کسر کند و بقیه را به زن بپردازد.
ضمانت اجرای کیفری فریب در ازدواج
دو راهکار برای مقابله با مسئله فریب در ازدواج وجود دارد. ا.ل اینکه فرد فریب خورده می تواند از طرق کیفری شکایت کند که در نتیجه آن 6 ماه الی 2 سال حبس مقرر خواهد شد. دوم اینکه فرد فریب خورده می تواند اقدام حقوقی کند و تقاضای استفاده از حق فسخ نماید. فسخ نکاح از تشریفات خاص طلاق خالی است و فریب خورده می تواند به راحتی از حق فسخ خود استفاده کند.
نکته قابل توجه این است که اختیار فسخ فوری است به این معنا که اگر فریب خورده به محض اطلاع از مضوع نکاح را فسخ نکند این حق از او ساقط می شود. البته مشروط به آن که از حق فسخ و فوریت آن اطلاع داشته باشد.
تشخیص مدتی که امکان استفاده از این حق برقرار است به عهده عرف و عادت است. اگر فریب خورده بعد از رابطه زناشوئی باشد می تواند علاوه بر فسخ نکاح از فریب دهنده مهریه را باز پس بگیرد. دادگاه می تواند در صدور حکم مجازات میزان حبس را بر میزان حداقل یا حداکثر تعیین نماید ولی همینطور همین دادگاه مجاز است به حاظ جهات مخففه به این معنی که فرد فریب دهنده جوان و بدون سوء سابقه باشد جریمه را تا میزان 50 هزار تومان تخفیف دهد. بنابراین بستگی به دادگاه دارد که میزان مجازات و حبس تا چه حدی معین شود.
مسئولیت کیفری تدلیس توسط شخص ثالث
در این مورد رویه مشخصی در دست نیست. به عنوان نمونه مرد با فریب زوجه مبنی بر اینکه دارای تحصیلات عالی باشد با زن ازدواج کند و بعد از با خبر شدن زن از شوهر و پرد شوهر شکایت به عمل آورده و مدعی شود که پدر شوهر از این فریب اطلاع داشته است و با سکوت خود سبب تسهیل عمل مجرمانه را فراهم کرده است. البته اگر سوء نیت پدر شوهر اثبات شود می توان تحت عنوان عنوان تبانی یا مباشر معنوی از وی شکایت کرد.
در مراجع قضائی می توان جرم معاونت در تدلیس را مطرح و پی گیری کرد. اگر تدلیس به وسیله شخص ثالثی حادث شود به طوری که پدر یا مادر زوج یا زوجه یا شخص واسطه ازدواج صفاتی بر خلاف واقعیت برای همسر یا شوهر عنوان کرده و طرف مقابل را فریب داده باشد، فرد فریب خورده می تواند از حق فسخ نکاح استفاده کند یا خیر؟
در اینگونه از فریب در ازدواج قانون مدنی رویکرد مشخصی ندارد. بعضی از اساتید فریب به وسیله شخص ثالث را موجب استحقاق حق فسخ برای طرف مقابل می شود. تبانی یکی از زوجین با فرد دیگری در تدلیس به منزله این است که خود او مرتکب فریب کاری شده است و در این شرایط به استناد 1128 قانون مدنی می توان گفت صفت خاصی که یکی از زوجین برخلاف واقعیت واجد آن قلمداد می شده به طور ضمنی وارد قلمروی قرارداد شده و وقوع عقد مبتنی بر آن است.
فسخ نکاح چگونه است؟
دادگاه صالح برای رسیدگی به دادخواست تدلیس در ازدواج دادگاه خانواده است. در خصوص فسخ نکاح دو راهکار برای طرح دعوا وجود دارد :
- فرد به محض اطلاع از موجبات فسخ عقد را فسخ کند و به سبب اظهارنامه مراتب اعمال اراده خود را به طرف مقابل اعلام کند. بعد از آن با تقدیم دادخواست به دادگاه تقاضای صدور حکم تایید فسخ نماید.
در چنین شرایطی از تاریخ اعمال اراده ذی نفع عقد فسخ شده تلقی می شود و حکم دادگاه تنها مؤید این است که اعمال حق فسخ در تاریخ مذکور انجام شده است. قابل توجه است که در رویه قضائی دادخواست به خواسته فسخ را می پذیرند و حکم به فسخ را صادر می کنند.
- بدون فسخ نکاح یا ارائه دادخواست به دادگاه با برشماری موجب فسخ نکاح صور حکم بر فسخ عقد را تقاضا کند. در این شرایط عقد وقتی فسخ می شود که دادگاه به آن رأی دهد. اما تا آن زمان عقد معنبر و نافذ است و حقوقو و تکالیف زوجین نسبت به هم باقیست. ضمن دادخواست به تأیید فسخ میتوان تقاضای صدور حکم بر اموری چون استرداد جهیزیه و مطالبه مهریه البته در صورت وقوع نزدیکی نماید.
مهریه در فسخ نکاح
مهریه در فسخ نکاح بستگی به وقوع نزدیکی دارد.
فسخ نکاح قبل از نزدیکی ) اگر قبل از نزدیکی نکاح فسخ شود زن به هیچ وجه حق مهریه ندارد مگر در یک صورت. اگر نکاح به علت وجود عنن فسخ شود زن مستحق نیمی از مهریه است.
فسخ نکاح بعد از نزدیکی ) اگر زن مرد را در ازدواج فریب دهد و مرد پس از نزدیکی از موضوع مطلع شود، در صورتی که مرد از حق فسخ نکاح خود استفاده نکند باید تمام مهریه را پرداخت کند. اما اگر از حق خود استفاده کند و نکاح منحل شود زن مستحق مهریه نیس و اگر قبلاً مهریه گرفته است باید آن را باز پی دهد. اگر خود زن فریب دهنده نباشد ولی از طرف او واسطه ای برای فریب عمل کند مرد می تواند مهریه ای را که پرداخته است را مطالبه کند.
عده فسخ نکاح
مانند طلاق عده فسخ نکاح سه طهر است مگر آنکه زن به اقتضای سن عادت زنانگی را نبیند که در این حالت عده 3 ماه قرار داده شده است. همچنین در مدت عده فسخ نکاح زوج حق رجوع ندارد.
نمونه هایی از فریب در ازدواج
- اگر مردی ادعا کند که دارای تحصیلات عالیه است در حالی که تنها به قدر خواندن و نوشتن سواد دارد در این صورت هم تدلیس صورت گرفته است.
- چنانچه زن در زمان ازدواج رابطه پیش از ازدواج داشته اما آن را پنهان کند یا این که ازدواجی در گذشته داشته ولی به دلیل داشتن شناسنامه المثنی خود را دوشیزه قلمداد کند مرتکب تدلیس شده است.
- زن در زمان ازدواج یکی از عیوب و نقص های خود را پنهان کند و بعد از ازدواج مرد متوجه این موضوع شود، تدلیس است.
- مرد در هنگام ازدواج دارای اعتیاد به مواد مخدر تریاک و … بوده اما خود را سالم جلوه داده که این نیز تدلیس است.
- دختری که با مرد دیگری قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته و بعد از آن رابطه بکارت خود را ترمیم کند و این عمل را انکار کند تا اینکه بعد از ازدواج به این امر اعتراف کند، این مصداقی از تدلیس در ازدواج است.
پنهان کردن ازدواج قبلی
دختر در گذشته با مردی ازدواج کرده است اما قبل از نزدیکی طلاق گرفته است. اما برای ازدواج مجدد، ازدواج قبلی خود را از شوهر پنهان کرده است در این شرایط با وجود بکارت باز هم مرتکب تدلیس شده است.
مردان نیز ممکن است مرتکب این نوع فریب در ازدواج شوند به این صورت که در گذشته ازدواجی ناموفق داشته و با شناسنامه المثنی که در آن ازدواج قبلی وی ثبت نشده است مجدداً ازدواج کرده باشد و این موضوع را از زن جدید خود پنهان کند.
فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت
همانطور که ذکر شد یکی از شروط ازدواج است چه به صورت ضمنی چه به صورت تصریح شده است.
نکته قابل توجه این است که اگر مرد از باکره نبودن زن آگاه شود باید سریعاً اقدام به فسخ نکاح نماید در غیر این صورت قانون گذار مرد را راضی به ادامه ازدواج می داند و دیگر برای فسخ نکاح حقی به او نمی دهد. به طور نمونه فسخ نکاح به دلیل عدم دوشیزگی ادعا شود و در گفته های متقاضی فسخ مشخص شود وی چند ماهی است که از این امر آگاه شده اما اقدامی نکرده است باید گفت که حق فسخ از وی ساقط شده و دیگر نمی تواند برای انحلال نکاح به این امر اشاره کند.
فریب در ازدواج موقت
قوانینی که در مورد فریب در ازدواج دائم برقرار است در مورد ازدواج غیر موقت نیز برقرار است.
اگر مرد فریب خورده باشد در ازدواج موقت در مورد مهریه اثر بیشتری دارد تا فسخ نکاح چرا که مرد می تواند بدون استناد به فریب نیز با بذل مدت نکاح موقت را منحل و ترک کند.
کلام آخر
اگر در مورد فسخ نکاح، فریب در ازدواج و موارد قانونی آن دچار سوال و ابهام شده اید می توانید با گروه وکیل24 تماس برقرار کرده و از خدمات ما در این حوزه بهره مند شوید.